يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر آرش غفاری درویش(منتظر)
آخرین اشعار ناب آرش غفاری درویش(منتظر)
|
- "وزنگی"
- نمی مانم نمی مانی نمی ماند نمی دانی؟
- نمی دانم نمی دانی نمی داند نمی مانی!!
- نمی رویم نمی رویی نمی رویند به بارانی
- نمی خوانم نمی خوانی نمی خوانند زشعبانی
- نمی ارزم نمی ارزی نمی ارزند به ارزانی
- نمی رنجم نمی رنجی نمی رنجند نَرنجانی
- نمی گویم نمی گویی نمی گویند ز انسانی
- چه ویرانم چه ویرانی چه ویرانند به ویرانی
- چه محرومم چه محرومی چه محرومند ز شادانی
- چه یکسانم چه یکسانی چه یکسانند به یکسانی
- چه پنهانم چه پنهانی چه پنهانند چه پنهانی
- چه عنوانم چه عنوانی چه عنوانند که سلطانی
- نمی نالم نمی نالی نمی نالند ز نالانی
- نمیپرسم نمیپرسی نمی پرسند ز زندانی
- نمی جنگم نمی جنگی نمی جنگند چه روحانی
- نمیخندم نمیخندی نمیخندند به شیطانی
- چه خسرانی چه مهمانی چه نورانی چه طولانی
- چه سامانی چه تابانی چه ایمانی چه پایانی
- آرش غفاری درویش ۱۱تیر تهران
............پی نوشت...............
اینجای زندگی را باید نقط ای گذشت و گفت سر خط.
هیچگاه نقدی بر شعری نداشتم و از نقد شدن بیمی نداشتم
و هیچگاه به شعری نگفتم که "وزن ندارد" وزن همان سنگینی قلم در دست شاعر است دفتر شعرم را با شعر "وزنگی" به پایان بردم چند وقتی باید دور از دوست باشم ممنون از تک تک دوستان من الجمله استاد فکری عزیز که حق پدری برگردنم دارند.
دوباره باز خواهم گشت...
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برادرخوبم آرش
شعری زیبا ومتفاوت بود
همین که احساس واندیشه
درش جاریه عالیه
امیدوارم که باروحیه ای عالی وبهترازقبل برگردی
برادرخوب وبااحساسم